ارز ديجيتال پالي گان

۱۲ بازديد

معرفي صفر تا صد ارز دجيتال Matic

راه‌اندازي اوليه پلفترمارز ديجيتال پالي گان پالي گان يا همان شبكه ماتيك به سال 2017 برمي‌گردد. دو توسعه دهنده بلاك چين به نام‌هاي جينتي كناني (Jaynti Kanani) و سنديپ نيلوال (Sandeep Nailwal) به همراه يك مشاور بازرگاني به اسم آنوراگ آرجون (Anurag Arjun) اقدام به ساخت اين شبكه كردند. در حال حاضر جينتي كناني به عنوان مدير عامل پالي گان فعاليت مي‌كند. اين برنامه‌نويس در پياده‌سازي Plasma و Web3 و همچنين پروتكل Wallet Connect در شبكه اتريوم نقشي برجسته داشت.

افراد مختلف در مواجهه با ارزهاي ديجيتال، رويكردهاي متفاوتي را اتخاذ مي‌كنند. برخي از آنها كه به معامله‌گر يا تريدر معروف

 

 هستند، معتقدند كه خريدوفروش ارزهاي ديجيتال بهترين روش كسب سود از آنهاست. برخي ديگر اما معامله ارزهاي ديجيتال را يك بازي پرريسك مي‌دانند و معتقدند كه براي كسب سود واقعي از ارزهاي ديجيتال، بهتر است كه صبر داشته باشيد و آنها را براي مدت طولاني نگهداري يا اصطلاحاً هودل كنيد.


 

نرم افزار استخراج ارز ديجيتال چيست؟

رمز ارز



در هر نقطه‌اي از دنياي ارزهاي ديجيتال كه باشيد، احتمالاً در يكي از اين دو دسته‌بندي قرار داريد و يا دست‌كم يكي از اين رويكردها را به ديگري ترجيح مي‌دهيد. در اين مطلب كه بر اساس يادداشتي از محمد عيار (Mohammed Ayar)، از نويسندگان حوزه فناوري، گردآوري شده است، تفاوت اين رويكرد‌ها و نتايج هريك را شرح خواهيم داد.

 

پيش از شروع مقاله، لازم به توضيح است كه واژه «هودل» (كه در اين مقاله از آن بسيار استفاده كرده‌ايم) اصطلاحي رايج در ميان جامعه بيت كوين است كه از يك اشتباه تايپي ساده، در هنگام نوشتن واژه «Hold» برگرفته شده و اكنون اغلب به‌صورت «هودل» يا «Hodl» به كار مي‌رود.

 

به‌نظر نويسنده مقاله، هودل‌كردن ارزهاي ديجيتال يك رفتار مخرب است كه به‌نفع هيچ‌كس نيست. در عين حال، او با خريدوفروش مداوم ارزهاي ديجيتال يا همان «تريد كوتاه‌مدت» هم موافق نيست. او روش ديگري به نام «تريد ميان‌مدت» را پيشنهاد مي‌كند كه بازه زماني آن از تريد كوتاه‌مدت بيشتر است و براي انجام آن بايد «در كمين بازار» بود.

 

توجه داشته باشيد كه اين مقاله صرفاً يكي از رويكرد‌هاي سرمايه‌گذاري در بازار ارزهاي ديجيتال را بررسي مي‌كند و نبايد به‌عنوان يك توصيه سرمايه‌گذاري تلقي شود. ادامه مطلب را از زبان نويسنده يادداشت مطالعه مي‌كنيد.

 

همچنين بخوانيد: 

قوانين هودلر بودن؛ آيا يك هودلر هستيد؟

 

هودل به بلاك چين آسيب مي‌رساند!

 

من مي‌توانم با هودل طلا موافق باشم؛ اما با هودل ارزهاي ديجيتال هرگز!

 

مي‌دانيد كه معاملات ارزهاي ديجيتال، بدون نياز به بانك‌ها و مؤسسات مالي و فقط بر بستر بلاك چين انجام مي‌شوند. بلاك چين يك دفتر كل ديجيتالي توزيع‌شده، غيرمتمركز، عمومي، غيرقابل‌سانسور، تغييرناپذير و فقط افزودني (Append-Only) است. نگران متوجه‌نشدن اصطلاح دهان‌پركن «فقط افزودني» نباشيد؛ مفهوم آن برخلاف ظاهرش ساده است.

 

«فقط افزودني» بودن بلاك چين به اين معني است كه شبكه بلاك چين فقط در حالتي به‌روز‌رساني مي‌شود كه يك بلاك جديد به آن افزوده شود. هر يك از اين بلاك‌ها هم دربرگيرنده اطلاعات تراكنش‌ها هستند. در سيستم‌هاي فقط افزودني، هيچ‌كس قادر به حذف يا ويرايش اطلاعات قبلي نيست.

 

مشكل هودل اين است كه به ضرر بلاك چين عمل مي‌كند، نه به سود آن.

 

هودل به‌معناي واقعي كلمه به‌معناي نگهداري ارزهاي ديجيتال در بلاك چين براي مدت طولاني است. طبق چيزي كه در رسانه‌هاي اجتماعي مي‌بينيم، متوسط دوره هودل ۵ سال است. برخي حتي اين زمان را به ۱۰ سال يا بيشتر هم افزايش مي‌دهند؛ دقيقاً مثل برنامه‌اي‌ براي بازنشستگي!

 

متأسفانه واقعيت ماجرا اين است كه وقتي كاربران هودل مي‌كنند، در حال از بين بردن تراكنش‌هاي شبكه هستند. اگر همه كاربران نقش هودلر داشته باشند، بلاك‌ها خالي از تراكنش مي‌شوند. ماينرها هم مجبور مي‌شوند بلاك‌هاي خالي را كه فقط شامل تراكنش‌هاي كوين بيس (Coinbase) هستند استخراج كنند.

 

تراكنش‌هاي كوين بيس، اولين تراكنش هر بلاك بيت كوين هستند كه پاداش استخراج بلاك را به آدرس شخص استخراج‌كننده (ماينر) انتقال مي‌دهند. حتي اگر بلاكي خالي از تراكنش‌هاي كاربران باشد، تراكنش كوين بيس در آن وجود دارد.

 

هودل ارزهاي ديجيتال، بلاك چين را از يك شبكه همتا به همتا (P2P) به يك صندوق ذخيره ارزي تبديل مي‌كند و در نتيجه، آسيب‌هاي متعددي به آن وارد مي‌كند.

 

هودل در واقع بلاك چين را به يك بانك تبديل مي‌كند؛ اما كسي به بانك جديدي نياز ندارد؛ ما به‌دنبال يك سيستم مالي جديد هستيم!

هودل به ارزهاي ديجيتال آسيب مي‌رساند!

هودل و ارزهاي فيات

 

بيل گيتس، هودلرها و سايفرپانك‌هاي ارزهاي ديجيتال معتقدند كه ارز ديجيتال آينده پول است؛ يا حداقل اميدوارند كه اين‌طور باشد. در مقابل، عده‌اي ديگر مانند وارن بافت و سياست‌مداران، ماهيت پولي ارزهاي ديجيتال را كاملاً رد مي‌كنند. من اما نظر كاملاً متفاوتي دارم.

 

من شخصاً معتقدم كه ارز ديجيتال پول است؛ اما ارزهاي رايج كشورها پول نيستند.

 

بياييد نظر ارسطو را دراين‌باره بخوانيم. ارسطو ۴ معيار را براي پول خوب معرفي مي‌كند:

 

    دوام: پول خوب بايد بتواند در برابر گذر زمان مقاوم باشد و تا ابد سالم بماند؛

    قابليت حمل: پول خوب بايد به‌راحتي حمل و معامله شود؛

    تقسيم‌پذيري و يكسان بودن: پول خوب بايد قابل‌تعويض (fungible) باشد (يعني اسكناس ۱ دلاري من بايد به اندازه اسكناس ۱ دلاري شما ارزش داشته باشد). همچنين شخص بايد بتواند پول را به مقادير كمتر خرد كرده و دوباره جمع كند (۱۰ دلار = ۵ دلار + ۵ دلار).

    ارزش ذاتي: پول خوب بايد كمياب و مستقل از ساير اشيا باشد.

 

هم پول‌هاي كاغذي و هم ارزهاي ديجيتال، سه معيار اول را دارند؛ اما مورد آخر جاي بحث بيشتري دارد. به نظر من، ارزهاي فيات در آزمون آخر (يعني ارزش ذاتي) رد مي‌شوند. من احساس مي‌كنم ارزشي كه ما به اين ارزها نسبت داده‌ايم خيلي دقيق نيست. در واقع، آنها بايد ارزشي برابر با ارزش كاغذي كه روي آن چاپ شده‌اند داشته باشند؛ اما اين‌طور نيست و ارزش آنها بسيار بيشتر است.

 

برخلاف پول‌هاي كاغذي، ارزهاي ديجيتال بر اساس يك مكانيسم اجماع توافق‌شده توليد مي‌شوند. مكانيسم اجماع ارزهاي ديجيتال، در واقع معياري براي تعيين ارزش آنها ارائه مي‌دهد؛ اما در حقيقت، ارزش ارزهاي ديجيتال حتي از عملكرد واقعي آنها هم فراتر است.

 

حقيقت اين است كه اين ما هستيم كه ارزش اشيائي كه با آنها سروكار داريم را تعيين مي‌كنيم. به‌عنوان مثال، در طول جنگ‌ها و بحران‌ها، ارزش غذا از جواهرات بيشتر مي‌شود.

 

جيم هارپر(Jim Harper)، عضو ارشد مؤسسه اينترپرايز امريكن (Enterprise American)، در اين راستا مي‌گويد:

 

    مردم بر اساس موقعيت‌ها و برنامه‌هاي خود تصميم مي‌گيرند كه براي چه چيزي ارزش قائل شوند. در مجموع، اين مردم هستند كه تعيين مي‌كنند كه چه چيزي در جامعه ارزشمند است.

 

در واقع به همين دليل است كه برخي ارزهاي ديجيتال ارزشمندتر از ساير آنها هستند. برخي ارزهاي ديجيتال هستند كه به شيوه‌اي مشابه ارزهاي ديگر عمل مي‌كنند؛ اما ارزش بسيار كمتري دارند. يك مثال برجسته از اين تفاوت، ارزش بازار نجومي بيت كوين در مقايسه با ساير ارزهاي ديجيتال است.

 

با همه اين اوصاف، افرادي كه ارزهاي ديجيتال را هودل مي‌كنند، در واقع ارزش آنها را كاهش مي‌دهند؛ چراكه هودل‌كردن با هدف اوليه ارزهاي ديجيتال مغاير است.

 

بر اساس تعريفي از وب‌سايت اينوستوپديا (Investopedia)، يك ارز چيزي نيست جز «ابزاري براي مبادله كالا و خدمات». هودل‌كردن، معاملات و گردش ارزهاي ديجيتال در بلاك چين را متوقف مي‌كند.

 

مبادله مداوم ارزهاي ديجيتال، همان فرايندي است كه باعث توليد ارزش براي ارزهاي ديجيتال مي‌شود. با هودل‌كردن، اين مبادلات مداوم متوقف مي‌شوند و ايجاد ارزش هم ديگر معنايي نخواهد داشت. بنابراين نسبت‌دادن «ارز» به آنچه «ارزهاي ديجيتال» مي‌ناميم، بي‌معني و قابل‌حذف مي‌شود.

 

درواقع هودل به نفع جوامع ضد ارزهاي ديجيتال كار مي‌كند. در صورت ادامه كار هودلرها، ارزهاي فيات به‌عنوان پول رايج باقي خواهند ماند و ارزهاي ديجيتال هم صرفاً يك دارايي سوداگرانه و بازيچه سفته‌بازان خواهند بود.

 

نمودار قيمتي ارزهاي ديجيتال چيزي نيست جز سنجش ارزش اين ارزها در واحد ارزهاي فيات و نمايش آن در قابل خطوط و جدول‌ها. اين بدان معناست كه ما با هودل‌كردن، فقط ارزش ارزهاي ديجيتال را كاهش مي‌دهيم.

هودل به پورتفوي شما هم آسيب مي‌رساند!

هودل و پورتفوليوي سرمايه‌گذاري

 

دو ويژگي رفتاري مهم در سرمايه‌گذاري وجود دارد: صبر و طمع.

 

در دنياي پرهرج‌ومرج ارزهاي ديجيتال، سرمايه‌گذاران صبور پيروز مي‌شوند و سرمايه‌گذاران طمع‌كار به پايين‌ترين سطوح سقوط مي‌كنند.

 

من شخصاً فكر مي‌كنم كه هودل حرص و طمع را در ميان سرمايه‌گذاران تقويت مي‌كند. اكثر مردم به اين دليل طرفدار هودل هستند كه دلشان مي‌خواهد داستان «از فرش به عرش رسيدن» با بيت كوين، در زندگي آنها هم تكرار شود.

 

درست است كه سرمايه‌گذاران اوليه بيت كوين از سرمايه خود سودهاي هنگفتي را به دست آورده‌اند؛ اما هيچ تضميني وجود ندارد كه قيمت بيت كوين از اين به بعد هم روند افزايشي داشته باشد.

 

واقعيت اين است كه در طول تاريخ، بسياري از دارايي‌هاي ارزشمند به چنان سقفي از قيمت خود رسيده‌اند كه پس از انفجار حبابشان، ديگر هرگز نتوانسته‌اند به همان سقف بازگردند. برخي ديگر هم بعد از اين اتفاق، به‌طور كلي سقوط كرده‌اند. به ياد داشته باشيد كه اين مي‌تواند سرنوشت برخي از ارزهاي ديجيتال هم باشد.

 

هودل باعث مي‌شود سرمايه‌گذاري در ارزهاي ديجيتال شبيه به قمار باشد؛ يك قماربازي بلندمدت!

 

هودل كاربران را غيرمنطقي و بي‌برنامه مي‌كند. همچنين باعث مي‌شود سرمايه‌گذاران استراتژي‌هاي سرمايه‌گذاري خود را كنار بگذارند. هودل در واقع مردم را تشويق مي‌كند كه در سرمايه‌گذاري خود يك استراتژي خروج مشخص نداشته باشند.

در كمين بازار بودن: بهترين استراتژي ارزهاي ديجيتال

استراتژي كمين

 

مهم‌ترين نكته در سرمايه‌گذاري، زمان است.

 

البته كه هيچ‌كس نمي‌تواند بازار را زمان‌بندي و پيش‌بيني كند. اگر چنين چيزي ممكن بود، حتماً در خيابان‌ها بيشتر از دوچرخه، فِراري مي‌ديديم! اما با همه اين اوصاف، ما مي‌توانيم از الگوهاي قبلي بازار درس بگيريم.

 

بهترين نكته در مورد ارزهاي ديجيتال اين است كه اگرچه آنها بسيار بي‌ثبات، غيرقابل پيش‌بيني و حتي جنون‌آميز هستند، اما بارها و بارها يك روند مشابه را تكرار كرده‌اند.

 

ارزهاي ديجيتال، يا اصطلاحاً وايرال مي‌شوند، يا وارد دوره ركود مي‌شوند. مورد اول زماني اتفاق مي‌افتد كه سروصداي بازار ارزهاي ديجيتال در جامعه زياد مي‌شود و مورد دوم زماني است كه كسي در مورد ارزهاي ديجيتال حرفي نمي‌زند.

 

خريد در شرايطي كه تب‌و‌تاب بازار ارزهاي ديجيتال زياد است و فروش در زماني كه مردم با چيز ديگري مشغول هستند، همان روشي است كه من آن را استراتژي «در كمين» مي‌نامم. اين استراتژي را مي‌توانيد به روند‌هاي مختلف و ارزهاي مختلف هم توسعه دهيد؛ يعني زماني كه زمزمه‌هاي يك روند جديد (مانند ديفاي، توكن‌هاي غيرمثلي يا بازي‌هاي بلاك چيني) را در بازار تشخيص مي‌دهيد، بر روي ارزهاي مربوط به آن روند سرمايه‌گذاري كنيد و در كمين بنشينيد تا سروصداها به اوج خود برسد؛ سپس از روند خارج شويد.

 

اما چرا استراتژي كمين؟ دليل انتخاب چنين نامي اين است كه در واقع شما به‌جاي اينكه منتظر غافلگير‌شدن از سوي بازار بمانيد، خودتان بازار را غافلگير مي‌كنيد.

 

به نظر من، زماني كه گوشي تلفن شما به‌طور مداوم در حال دريافت اعلان‌ از بازار ارزهاي ديجيتال است، زمان خوبي براي زدن دكمه «فروش» است. اين اعلان‌ها در واقع هشدارهايي براي يادآوري «فروش» هستند.

 

استراتژي كمين نه هودل است و نه تريد؛

هودل طولاني‌مدت است؛

تريد كوتاه‌مدت است؛

اما استراتژي كمين ميان‌مدت است.

 

ميان مدت به‌معناي ۲ تا ۳ بار معامله طي يك سال است. به‌عنوان مثال، ۱ بار براي فروش و ۲ بار براي خريد. اين بهترين راه براي به‌حداقل‌رساندن ضررها و كسب سود از ماراتن ارزهاي ديجيتال است.

سخن پاياني

 

بلاك چين بزرگ‌ترين فناوري آينده دنيا و آغازي براي دوران ديجيتالي جديد است. ويكرام پانديت (Vikram Pandit)، مديرعامل سابق سيتي بانك (Citibank) در اين خصوص مي‌گويد:

 

    ظهور فناوري، فرايندهاي مبتني بر كاغذ را به فرايندهاي نيمه‌خودكار و نيمه‌الكترونيكي تبديل كرد؛ اما اصول و قوانين همچنان روي كاغذ باقي ماند.

 

حالا هم اگر ما از بلاك چين پشتيباني نكنيم و آن را پرورش ندهيم، هرگز نمي‌توانيم حضور فناوري را به‌طور واقعي در زندگي خود تجربه كنيم.

 

بلاك چين هنوز در ابتداي راه خود است و راه حمايت از اين فناوري، پشتيباني و كمك به ترقي ارزهاي ديجيتال است. ترويج ارزهاي ديجيتال هم به‌معناي حذف آهسته ارزهاي كاغذي است. به مرور زمان پرداخت صورت‌حساب، پرداخت به راننده تاكسي و آرايشگر شما بايد با ارزهاي ديجيتال انجام شود.

 

متأسفانه وقتي ما هودل مي كنيم، هيچ‌كدام از اين‌ها اتفاق نمي‌افتد. آنچه در حقيقت اتفاق مي‌افتد، اين است كه مردم به‌خاطر خودخواهي و صرفاً خوشايند خودشان، پول‌ را زير بالش‌ نگهداري مي‌كنند؛ اما حقيقت اين است كه در نهايت به همه و حتي به خودشان هم صدمه مي‌زنند

 

 

سنديپ نيلوال هم كه به عنوان يكي ديگر از بنيان‌گذاران پلفترم پالي گان و مدير فني ارشد اين پروژه شناخته مي‌شود، يكي از برنامه‌نويسان برجسته در حوزه بلاك چين است كه قبلا سابقه همكاري با گروه Welspun را داشته و مدير عامل Scopeweaver بود. نفر سوم يعني آنوراگ آرجون هم اگرچه در زمينه برنامه‌نويسي فعاليت نكرده، اما سابقه همكاري در بخش بازرگاني شركت‌هاي بزرگي مانند IRIS Business و Dexter Consultancy را در كارنامه دارد.

به خاطر آنكه شبكه ماتيك مبتني بر بلاك چين اتريوم طراحي شده، كاربران مي‌توانند فقط با استفاده از يك آدرس اتريوم و بدون نياز به پيوستن به بلاك چين ماتيك، از تمام خدمات اين شبكه استفاده كنند. البته براي دسترسي به خدمات اين شبكه بايد يك كيف پول ماتيك نيز در اختيار داشته باشند. براي اين كار مي‌توان از والت‌هايي كه ارز ديجيتال اتريوم را پشتيباني مي‌كنند نيز استفاده كرد.

اگر بخواهيم به مهمترين ويژگي‌هاي ارز ديجيتال پالي گان اشاره كنيم، مي‌توانيم موارد زير را برشماريم:

  • مقياس‌پذيري بالا: شبكه پالي گان به شكلي طراحي شده كه هزينه تراكنش‌ها را به ميزان قابل ملاحظه‌اي كاهش مي‌دهد و از آن مي‌توان براي برطرف كردن مشكلات مربوط به مقياس‌پذيري استفاده كرد.
  • امنيت: از آنجا كه شبكه پالي گان از الگوريتم اثبات سهام يا PoS استفاده مي‌كند، امنيت بسيار بالايي دارد.
  • تجربه كاربري مناسب: شبكه ماتيك با پشتيباني از يك نوع خاص كيت توسعه نرم‌افزاري و اپليكيشن‌هاي موبايلي، طراحي مناسب و رابط كاربري رواني را ارائه مي‌دهد.
  • قدرت عملياتي بالا: اين شبكه با استفاده از ساختار زنجيره جانبي خود مي‌تواند ميليون‌هاي تراكنش را به انجام برساند. به‌طور معمول، اين زنجيره‌ها مي‌توانند تا 65000 تراكنش در ثانيه را مديريت كنند.
  • سايدچين‌هاي عمومي: برخلاف زنجيره‌هاي شخصي برنامه‌هاي غيرمتمركز، سايدچين‌هاي ماتيك عمومي هستند و از چندين پروتكل نيز پشتيباني مي‌كنند.

هدف پلتفرم پالي گان آن است كه اتريوم را به يك سيستم مولتي بلاك چين تبديل كند، اما از طرفي نمي‌توان آن را شبيه پروژه‌هاي ديگر مانند ترون يا آوالانچ دانست. پالي گان مزاياي زيادي نسبت به سيستم‌هاي رقيب دارد؛ به‌طور مثال در ازاي ارائه خدمات، توكن ماتيك پاداش داده مي‌شود. اگر سازندگان ارز ديجيتال پالي گان بتوانند اهداف خود را به درستي پياده‌سازي كنند و امكان تراكنش‌هاي سريع و ارزان‌تر را فراهم نمايند، تاثيرات زيادي روي اقتصاد اتريوم خواهند گذاشت. به‌طور كلي اين پروژه مي‌تواند برخي از محدوديت‌هاي اتريوم مانند توان عملياتي و تجربه كاربري ضعيف را به خوبي برطرف كند.

 

منبع

آكادمي رمزارز 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.